سندروم درواقع

سندروم #درواقع
چندی پیش شنونده یک برنامه کارشناسی در مورد مصرف انرژی در #رادیو_ایران بودم. مجریان برنامه خانم و آقایی بودند که با سرکار خانم مدیری از شرکت گاز، گرم صحبت شده بودند. موضوع، معضل مصرف بالای انرژی در کشور ما و شناخت راهکارهایی برای حل این معضل بود. آنچه برایم بشدت جلب توجه می‌کرد تفاوت فاحش گفتار مجریان و مهمان مدعو در بیان توضیحات بود. البته که مجریان بنا به الزامات حرفه‌ای، صحیح و مرتب صحبت می‌کردند؛ در مقابل ضعف ساختاری گفتاری مهمان بسیار آشکار بود. بگذارید مصداقی‌تر بگویم. به نظرم سرکار خانم مهمان مدعو در بیاناتش به سندروم #درواقع مبتلا شده بود. حالا این یعنی چی؟ عرض می‌کنم.
نمی‌دانم چندبار پیش آمده پای صحبت‌های یک #سخنران ناتوان بنشینید. برای من که مکرراً!! آنچه در این موارد بسیار نمایان است، کاربرد حاتم طایی‌وار از واژه #درواقع است. ساختار جملات سخنران چنین قالب‌هایی پیدا می‌کند: فاعل، صفت فاعل، قید، #درواقع فعل. مسند #درواقع مسندالیه گزاره #درواقع. فاعل، صفت فاعل، #درواقع، مفعول، صفت مفعول#درواقع، ... و کار به جایی می‌کشد که ممکن است چنین موردی را هم شاهد باشید:#درواقع، درواقع، فعل یا گزاره، #درواقع! راستش را بخواهید شخصا در این سخنرانی‌ها به جای توجه به محتوا در ذهنم "درواقع‌شمار" راه اندازی می‌کنم تا ببینم جناب سخنران کی از این بذل و بخش واژگانی خلاص می‌شود و رکورد درواقع‌گویی‌اش به چند "#درواقع_بر_دقیقه" می‌رسد؟ محاسبه‌اش کاری ندارد. تعداد درواقع‌ها را تقسیم بر مدت سخنرانی کنید. همین 🙂
فکر می‌کنم لازم است فن #سخنوری اگر نه در مدرسه بلکه در فضاهای آموزش عالی که برخی محصولاتش مدیران و سخنگویان دستگاه‌های اجرایی هستند به عنوان درس اجباری تدریس شود. واالله!!
دیدگاه ها (۰)

خورشید خانم و گل میخ ها در گلستان

همراه با بازار همگام با تاریخ

کتاب بی‌محتوا! بخش دومهنر نویسنده کتاب "میو" دستکم آن است که...

کتاب بی‌محتوا! چرا؟ بخش اولمن یار مهربانم، دانا و خوشبیانم، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط